بيا متفاوت باشیم
همسفر در این راه طولانی , که ما بی خبریم و چون باد می گذرد, بگذار خرده اختلاف هایمان با هم, باقی بماند.
خواهش میکنم.مخواه که یکی شویم .مطلقا یکی
.مخواه که هر چه تو دوست داری ,من همان را به همان شدت دوست داشته باشم.
وهرچه من دوست دارم به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز.مخواه که هردو یک اواز را بپسندیم.
یک ساز را یک کتاب را یک معلم را یک رنگ را و یک شیوه نگاه کردن را.
مخواه که انتخابمان یکی باشد سلیقه مان یکی و رویامان نیز یکی.
همسفر بودن وهم هدف بودن ابدا به معنی شبیه بودن وشبیه شدن نیست وشبیه شدن دال بر کمال نیست بلکه دلیل توقف است.
شاید اختلاف کلمه خوبی نباشد. شاید تفاهم بهتر از اختلاف باشد.
نمی دانم اما به هر حال تک واژه مشکل ما را حل نمیکند.
پس بگذار این طور بگویم:عزیز من زندگی را تفاوت نظر های ما میسازد و پیش می برد نه شباهت هایمان.
نه از میان رفتن ومحو شدن یکی در دیگری.نه تسلیم بودن ,مطیع بودن ,امر بر شدن و در بست پذیرفتن......
اگر زاویه دیدمان نسبت به موضوعی یکی نیست بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم.
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن یکی نباشیم.بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدیدتو نباید سایه کمرنگ من باشی من نباید سایه کمرنگ تو باشم......
دو نیمه زمانی به راستی یکی میشوند و از دو تنها یک جمع کامل میسازند که بتوانند کمبود های هم را جبران کنند. نه انکه عین مطلق هم شوند. چیزی بر هم مضاعف نکنند و مسائل خاص وتازه ای را پیش نکشند.
بیا تصمیم بگیریم که هر گز عین هم نشویم
بیا تصمیم بگیریم که حرکتمان , رفتارمان, حرف زدنمان, وسلیقه مان, کاملا یکی نشود.
و فرصت بدهیم که خرده اختلاف ها وحتی اختلاف های اساسی مان باقی بماند و هرگز اختلاف نظر را وسیله تهاجم قرار ندهیم....عزيز من بیا متفاوت باشیم