خدای بزرگ ، بنده ات گناه کرد» ...
بنده ی من !
صدای فرشته ام را می شنوی ؟ گناه تو را جار می زند .
این فرشته ها از اینکه این
قدر به تو محبت می کنم حسودیشان میشود . یکی از آنها آمده و روی شانه ی چپ تو
نشسته تا هر وقت گناه می کنی به من بگوید تا من کمتر تو را دوست داشته باشم .
اما
من در عوض فرشته ای را فرستاده ام تاروی شانه ی راست تو بنشیند و هر وقت کار خوبی
کردی فریاد بزند و همه را خبر کند . می دانی ، خیلی وقت است منتظرم فرشته ی سمت
راستی تو فریاد بزند و مراخوشحال کند ؛ خیلی وقت است منتظرم بگوید «بنده ات توبه کرد»
خیلی وقت است منتظرم ...
اما همیشه صدای فرشته ی دیگر بلند است که: «ای خدای بزرگ
، بنده ات گناه کرد» و آن قدر این جمله را بلند میگوید تا همه ی فرشته ها بشنوند .
کاش می دانستی بغض یعنی چه ... آری بنده ی من ! تو را دوست دارم آنقدرکه بعضی
وقتها که گناه می کنی کاری می کنم که فرشته ی حسودمتوجه گناه تو نشود و فریاد نزند
. و قسم می خورم که نمی دانستی .
کاش بفهمی بنده ی من ..