آنچه بنده را وادار به نوشتن این مطلب کرد، این است که متأسفانه هنوز
بعد از قرنها همزیستی اهل سنت و اهل تشیع در کشور ما؛ عموم پیروان آنان شناخت دقیقی از عقاید یکدیگر نداشته و چه بسا همین ناآگاهی باعث ایجاد کدورت، سوء تفاهم و حتیٰ بغض و کینه بین پیروان این دو فرقهی اسلامی گشته و میگردد. لذا بهتر است علمای فریقین و رسانههای جمعی برای تشریح عقاید و شناخت هر چه بیشتر آنان از یکدیگر در این مورد اقدام نمایند و بنده نیز به عنوان عضوی کوچک از جامعهی بزرگ اهل سنت مختصری از عقاید اهل سنت را در مورد امام حسین رضی الله عنه و نهضت انقلابی ایشان در اینجا بیان میدارم و امید است مورد قبول خوانندگان عزیز واقع گردد.
حضرت امام حسین رضی الله عنه ۵ ماه شعبان معظم سال چهارم هجری در مدینهی منوره دیده به جهان گشود و ولادت با سعادت ایشان، حضرت رسول صلى الله علیه وسلم را بی نهایت خوشحال کرد، به طوری که بعد از ولادت، خدمت آن حضرت صلى الله علیه وسلم آورده شد و ایشان مقداری خرما را جویده و به دست مبارک به کام حضرت حسین رضی الله عنه مالش داده و برای تبرک نیز مقداری از آب دهان خود را در دهانش گذاشتند. حضرت حسین رضی الله عنه از همان کودکی شباهتی بسیار نزدیک با رسول الله صلى الله علیه وسلم داشتند.
پیامبر صلى الله علیه وسلم با حضرت حسین و برادرش حضرت حسن رضی الله عنهما محبت فراوان داشتند و همواره امت خویش را به محبت آن ها تأکید میفرمودند. از حضرت انس رضی الله عنه روایت است که از پیامبر صلى الله علیه وسلم سؤال شد که کدام یک از اهل بیت تو نزد تو محبوبتر است؟ فرمودند: «حسن و حسین»، و یا در حدیثی به روایت ترمذی نقل است که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمود: «حسین از من است و من از حسین، خداوندا دوست بدار شخصی را که او را دوست میدارد.» و یا در حدیثی دیگر از حضرت جابر بن عبدالله رضی الله عنه به روایت ابن حبان و ابن عساکر نقل است که رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند: «کسی که میخواهد به یکی از مردان جنت نگاه کند و یا به به نوجوانان اهل جنت نظر اندازد، حضرت حسین را نگاه کند.» و یا در جایی دیگر میفرماید: «حسن و حسین آقایان جوانان اهل بهشتاند.»
همچنین خلفای راشدین و سایر صحابهی کرام نیز محبت و ارادت خاصی نسبت به حضرت حسین و برادرش حضرت حسن داشتند و آن ها را اکرام و اعزاز مینمودند؛ چرا که خود محبت و عنایت خاص رسول الله صلى الله علیه وسلم را نسبت به آنان مشاهده نموده و ارشادات آن حضرت را در مورد ایشان شنیده بودند و بنابراین در تمام طول عمر نسبت به ایشان محبت خاصی داشته و آنان را از دل و جان دوست میداشتند. علامه ابن کثیر دمشقی در تاریخ خویش میفرماید: حضرت ابوبکر رضی الله عنه و پس از او حضرت عمر و حضرت عثمان رضی الله عنهما مراتب اکرام و تعظیم حضرت حسین را به جای میآوردند و یا میفرماید: حضرت ابوبکر رضی الله عنه مراتب تعظیم و اجلال و اکرام را در مورد حضرت حسین رضی الله عنه رعایت نموده و او را دوست میداشت و خود را فدایش میکرد.
در تاریخ موجود است که حضرت عمر رضی الله عنه در زمان خلافت خود حقوق ماهیانه حضرت حسین و حسن رضی الله عنهما را برابر حقوق صحابهی اهل بدر که افضل صحابه بودند، قرار داده بود و آنها را همانند پدر بزرگوارشان حضرت علی رضی الله عنه مورد توجه و عنایت قرار میداد. حضرت عثمان رضی الله عنه نیز نسبت به آنان محبت فراوانی داشت و آنان نیز او را دوست داشتند؛ چرا که به گواهی تاریخ در چندین مورد از مأموریتها و لشکرکشیهای سپاه اسلام در زمان حضرت عثمان رضی الله عنه، حضرت حسن و حسین رضی الله عنهما به فرمان ایشان شرکت داشتند و هنگامی که باغیان، خانهی حضرت عثمان رضی الله عنه را محاصره کرده بودند، حضرات حسنین رضی الله عنهما همراه با ۷۰۰ تن از صحابه و جوانان مدینه از منزل ایشان محافظت میکردند و حتیٰ در یک مورد درگیری به شدت مجروح شدند، ولی تا هنگامی که خود حضرت عثمان رضی الله عنه از ایشان خواستند دست از محافظت برداشته و به خانههایشان بازگردند، با جان و دل از ایشان محافظت میکردند و حتی حاضر بودند در این راه شهید شوند که این خود نهایت محبت بین آنان را میرساند.
همچنین در زمان حضرت امیر معاویه رضی الله عنه حضرات حسنین رضی الله عنهما مورد توجه ایشان بودند و او ایشان را مورد احترام و تعظیم قرار میداد و هر بار که نزد امیر رضی الله عنه میآمدند به ایشان هدیه و عطایا میداد که حتیٰ بعد از شهادت حضرت حسن رضی الله عنه، نیز حضرت حسین رضی الله عنه نزد امیر معاویه رضی الله عنه رفت و آمد داشت و هدایای وی را قبول میکرد.
خلاصه اینکه حضرت حسین رضی الله عنه در نظر خلفای راشدین و تمام صحابهی کرام دارای اهمیت و عظمت بی پایانی بود و همه او را به حیث یک صحابی جلیل القدر و از اولاد رسول الله صلى الله علیه وسلم و فرزند جگرگوشهی ایشان، حضرت فاطمهی زهرا رضی الله عنها دوست داشته و از اعماق قلب عزیز میشمردند.
پس از رحلت امیر معاویه رضی الله عنه، مردم کوفه ایشان را برای بیعت بدانجا دعوت کردند و ایشان نیز چون فسق و فجور یزید برایشان مسلم شده بود، برای تشکیل نهضتی انقلابی علیه دستگاه جبار یزید و یزیدیان عازم عراق شد؛ ولی مردم کوفه نیرنگ کرده و به ایشان پشت کردند و همان افرادی که خود خواستار حضور ایشان در کوفه شده بودند، همراه سپاه عبیدالله بن زیاد در مقابل آن حضرت ایستادند و به مقابلهی او پرداختند و دین را به دنیا فروختند و بالاخره آن حضرت و ۷۲ تن از اصحاب و یارانش در سرزمین کربلا شربت شهادت نوشیده و به جوار حضرت حق شتافتند و درسی که نهضت امام حسین رضی الله عنه به ما مسلمین داد این بود که مسلمان و مؤمن واقعی و پیرو سنت نبوی هیچ گاه نباید در برابر استبداد و ظلم و جور سر تسلیم خم کرده و از هیبت و ابهت کاذب دشمن به خود خوف و هراسی راه دهد. به طوری که خود تا زمانی که سیر حکومت در زمان خلفای راشدین در مسیر حق و بر منهاج نبوت و موافق سنت بود، نه تنها مخالفتی نکرده، بلکه از بزرگترین حامیان آنان بود و در زمان حضرت امیر معاویه رضی الله عنه پس از مصالحهی حضرت حسن رضی الله عنه و واگذاری حکومت اسلامی به امیر معاویه رضی الله عنه؛ چون عظمت و حقانیت او را نیز معترف و قائل بود، هیچ مخالفتی با ایشان ننمود، ولی وقتی دید منصب خلافت و حکومت اسلامی به نا اهلانی چون یزید رسید و سیر حکومت اسلامی نیز از مسیر خود منحرف شد، نه تنها سکوت را جایز نشمرد، بلکه دست به شمشیر شده و تا پای جان خود و عزیزانش دست از مقاومت بر نداشت و به منظور احقاق حق و ابطال باطل در خزان استبداد و ظلم و جور، نهال ایمان و عدالت و سنّت را به بهار خون پاکش آبیاری کرده و سرخرویی حق پرستان و روسیاهی باطل کیشان را با خون سرخ خویش بر صفحات تاریخ تا قیام قیامت ثبت نمودند.
اهل سنّت نیز متفقاً به حقانیت نهضت امام حسین رضی الله عنه و باطل بودن یزید و یزیدیان معتقد بوده و هیچ گاه آنان را برحق ندانستهاند و به پیروی از حضرت رسول صلى الله علیه وسلم و صحابهی جلیل القدرشان محبت حضرت حسین رضی الله عنه و سایر اهل بیت را جزو ایمان خویش دانسته و آنان را از اعماق قلب دوست میدارند و همین که اهل سنت روزانه ۱۷ بار در نمازهای یومیه بر اهل بیت رسول صلى الله علیه وسلم درود میفرستند و یا در هر جمعه، خطبهی نماز جمعه را به نام نامی ایشان مزین مینمایند و احادیث رسول الله صلى الله علیه وسلم را در مورد فضایل ایشان قرائت میکنند و یا فرزندان خویش را به به نامهای مبارک ایشان نامگذاری میکنند، نشان از محبت عمیق اهل سنت با ایشان دارد.
٭ محمد اکرم حسین بر