فرهنگ و هویت مقولاتی هستند که انسانها در هر شرایطی دغدغه حفظ و حراست آنرا داشته و گاهی آنرا در کنار ضروریاتی مانند امنیت یا داشتن شغل مهم می دانند. بارها شنیده یا دیده ایم که افراد حتی کیلومترها دورتر از سرزمین مادری شان و در کنار بیگانگان تلاش می کنند هویت مستقل و فرهنگ بومی خود را به مناسبتهای مختلف به نمایش بگذارند.علاقه مندی به سرزمین مادری ٬ لباس و موسیقی محلی و دیگر مولفه های فرهنگی از درون افراد سرچشمه می گیرد به گونه ای که نمی توان انسانها را از آن جدا کرد .در صورت تامین علاقه مندیهای فرهنگی افراد و اغنای روحی و شخصیتی آنان ٬ هیچ اتفاق خاصی در جامعه نمی افتد اما در صورت محروم شدنشان از چیزهایی که دوست دارند و تاریخ ٬ هویت و شخصیت خود را در آن جستجو می کنند افراد دچار یاس و سرخوردگی شده و نوعی تحقیر ٬ از خودبیگانگی و در شرایطی نیز تنفر به آنان دست می دهد که تبعات اجتماعی و سیاسی نیز به دنبال خواهد داشت .دانشجویان در هر جامعه ای نمادی از روشنفکری و فرهیختگی هستند و دغدغه ها و مطالبات آنها به نوعی مطالبات اکثریت اقشار جامعه است که به دلیل ناتوانی در بیان و اعتماد به نفس یا نداشتن تریبون پنهان مانده و در فضای آزاد و پرسشگر دانشگاه از زبان دانشجویان بیان می شود.
با رشد مراکز آموزش عالی در سیستان و بلوچستان و پذیرش تعداد بیشتری از دانشجویان بلوچ در دانشگاهها تقابل ها و تعامل های فرهنگی آنان با دیگر دانشجویان افزایش یافته و دغدغه حفظ هویت و فرهنگ بومی و شناسایی آن به دیگر دانشجویان در آنان تقویت شده است . وجود تشکلهای دانشجویی نیز فرصتی را فراهم آورده تا دانشجویان در نشستهایی به بیان دغدغه ها و پرسشهای ذهنی خود در این زمینه بپردازند. این گونه نشستها نوید افزایش گفتمانها و بررسی مسائل و مشکلات ٬ فرهنگی ٬ قومی و صنفی دانشجویان و جامعه را به صورت علمی و کارشناسی داده و از طرح مباحث در محیط های زیر زمینی جلوگیری می کند.
از طرف دیگر عمده دانشجویان بلوچ که از شهرها و روستاهای کوچک با محدودیتهای خاص فرهنگی و خانوادگی پس از قبولی در کنکور وارد محیط دانشگاه با تنوع فرهنگی گسترده میشوند گاهی اوقات دچار شوک فرهنگی می شوند . محدودیت کمتر در ارتباطات با هم سن و سالان و جنس مخالف ، آزادی در ساعات خواب و بیداری ، داشتن وقت آزاد بیشتر ، محیط متنوع و زیبا ، سختگیری کمتر در انتخاب نوع پوشش و مدل مو و ارایش و ... نسبت به محیط خانواده و شهر محل زندگی باعث می شود تا برخی دانشجویان بلوچ از هدفهای اصلی خود دور مانده و وقت و جوانی خود را صرف سرگرمیهای زودگذر و گذران بیهوده عمر کنند و چنین میشود که یا حذف ترم و مشروطی به سراغ آنان می اید و یا دوره تحصیل آنان به درازا کشیده و با سواد کمی از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند و به تبع آن در آینده در یافتن شغل مناسب با مشکل مواجه می شوند و بسیاری دیگر از مشکلات روحی و شخصیتی به سراغ آنان می اید . شناخت اهداف و برنامه ریزی برای موفقیت از همان ترم اول ورود به دانشگاه و تفکر وتامل برای کمک به حل مشکلات جامعه بلوچستان و خانوادهای که منتظر فارغ التحصیلی فرزندشان هستند می تواند در جلوگیری از به بیراهه رفتن دانشجویان کمک کند.
نکته دیگر در مباحث فرهنگی ورود دانشجویان به مباحث سیاسی و اجتماعی است.گرچه بسیاری از خانواده ها در هنگام ورود فرزندانشان به دانشگاه آنان را از ورود پیدا کردن به مسائل سیاسی بر حذر می دارند که البته باید به نگرانی آنان حق داد اما دانشجوی آگاه به زمانه هیچ گاه از سیاست و گفتگو پیرامون مسائل سیاسی و آگاه شدن از آنچه که در اطرافش می گذرد و او باید نسبت به آن احساس مسولیت بکند نمی هراسد و اصولا گوشه گیری و بی تفاوتی نه کمکی به حل مشکلات می کند ، نه از نظر دینی و مذهبی پسندیده است و نه شایسته قشر دانشجو به عنوان الگوی روشنفکری و پویایی جامعه است.لذا دانشجویان بلوچ می توانند از فرصت فضای نسبتا باز دانشگاه برای آگاهی به مسائل سیاسی و شرکت در مباحث مربوط به آن استفاده کرده و دموکراسی ، گفتگو و کار جمعی و تحمل عقاید متفاوت و حتی متعارض با خود را تمرین کنند .تشکلهای دانشجویی و سازمانهای مردم نهاد مکانهای مناسبی برای فعالیتهای دانشجویان هستند. از آنجایی که برخی از دانشجویان به دلیل مشغله های درسی ودیگر دغدغه های دوران جوانی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی شهر و منطقه شان آگاهی کمتری دارند ، حضور آنان در تشکلها و نشستهای دانشجویی به شناخت آنان از مشکلات جامعه و بحث و تبادل نظر برای یافتن راه حل برای مشکلات کمک می کند.
انتظار دیگر از دانشجویان بلوچ تلاش آنان برای حفظ و ترویج فرهنگ اصیل و محلی مردم بلوچ و شناساندن ویژگیهای و ارزشهای فرهنگی بلوچستان به سایر اقوام ایران زمین و به طور خاص دانشجویان دیگر استانها است . ویژگیهایی همچون وطن پرستی ، میهمان نوازی ، یکرنگی و مردانگی ، حجب و حیا و حفظ ارزشهای اسلامی ، سخت کوشی و تحمل پذیری ، شجاعت و راستگویی ، میارجلی و قول و قرار از ویژگیهای برجسته قوم بلوچ هستند که دانشجویان هم باید در رعایت و حفظ آن بکوشند و هم به طور عملی این برجستگیها را به دیگر دانشجویان بشناسانند .
زبان و لباس دو مولفه مهم فرهنگی هستند که میتوانند یک قوم یا ملیت را از میان دیگر ملل متمایز کنند . قوم بلوچ نیز یکی از اقوام شناخته شده و اصیل ایرانی است که هم لباس و هم زبان منحصر به فرد خود را دارد. این دو مولفه تا حدی در میان این قوم رواج دارند که گاها بلوچها در دورترین نقاط کشور و در میان صدها نفر با لباس محلی خود هم از سوی دیگر اقوام و هم در بین خودشان قابل شناسایی می شوند لذا از دانشجویان بلوچ انتظار میرود به بهانه همرنگ جماعت شدن و یا کسب وجهه و پرستیژ از تکلم به زبان مادری و یا پوشیدن لباس محلی خودداری نکنند.گرچه نباید در این زمینه تعصب به خرج داد و دانشجو و شهروند بلوچ باید بتواند به زبان رسمی کشور به خوبی و با تسلط صحبت کند و در هنگام نیاز و یا در محل کار از لباس رسمی و کت و شلوار استفاده کند و نهایت اینکه نباید فردی را که از لباس رسمی استفاده می کند دچار خود باختگی فرهنگی بدانیم .
حساس بودن دانشجویان بلوچ به مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر و منطقه شان و واکنش مناسب آنان به نارسایی ها و کمبودها و نوشتن مقاله در مطبوعات، دادن پیشنهاد به مسئولان و نیز برگزاری جلسه و همایش در شهر و منطقه شان انتظار دیگر از دانشجویان به عنوان قشر نو اندیش و آینده ساز استان است .
برگزاری همایش هایی با مضامین فرهنگ بومی ، صنایع دستی و موسیقی محلی بلوچی در سطح دانشگاه فعالیت دیگری است که دانشجویان بلوچ می توانند برای هویت یابی و معرفی فرهنگ خود انجام دهند .گرچه ممکن است با مشکلات و محدودیتهایی در این زمینه مواجه شوند اما اگر با گفتگو و توجیه مناسب مسئولان دانشگاه از نیت خیر دانشجویان و اهداف فرهنگی آنان مطلع شوند قطعا با آنان همکاری می کنند .
به هر صورت پرداختن به مسائل فرهنگی و اجتماعی انتظاری است که هم جامعه از دانشجویان بلوچ دارد و هم خود آنان برای اغنای فرهنگی و حفظ هویت قومی خود به آن نیاز دارند و اندیشه تحول خواه آنان بیشترین کمک را به این قشر پویا و اندیشمند می تواند بکند.