بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که نوعی اصلاح را هم در برنامه های کاری اش پی می گرفت ، امیدها برای اصلاح و بهبود وضعيت نامطلوب گذشته قوت گرفت. آموزش و پرورش هم که از حوزه های زیربنایی و مهم هر جامعه ای است . متاسفانه در استان سیستان و بلوجستان در شاخص هاي مختلف وضعیت خوبی را ندارد . انتصاب علیرضا نخعی گام اول در اين تغییر بود. این انتصاب هر چند با انتقاداتی مواجه بود اما همگان منتظر بودند که ببينند كه تغییرات بعدی چگونه صورت مي پذيرد . در چند روز قبل اداره كل آموزش و پرورش شاهد تغييراتي مديريتي گسترده و جانمايي برخي افراد در معاونت هاي مختلف بود . اما اين انتصابات كه با واكنش هاي مختلف مثبت و منفي روبرو شده است . در حاليكه يكي از سايتهاي استان از انتصاب دو سيستاني و دو بلوچ در سطح معاونين خبر داده است و به نوعي مدعي توازن در انتصابهاي آموزش و پرورش است اما واقعيت ها به گونه اي ديگر رخ مي نمايد.....
انتصابات صورت گرفته چگونه است ؟
.در اداره کل آموزش و پرورش ۷ معاونت وجود دارد: آموزش متوسطه، تربیت بدنی، سواد آموزی ، پشتیبانی، پرورشی ،پژوهشی و آموزش ابتدایی. انتصابات اینگونه است: خانم ها : زهرا برهانزهی به عنوان معاونت آموزش ابتدایی و خانم عزيزي معاونت پرورشي و آقايان : یارمحمد حسین بر معاونت پژوهشی، ، ناصر زورقی به عنوان معاونت آموزش متوسطه، عسکری به عنوان معاونت پشتیبانی . ضمن اینکه دو معاونت تربیت بدنی و سواد آموزی در سمت خود ابقا شده اند یا هنوز تغییر نکرده اند. ايضا" خانم طاهري به عنوان مديريت ناحيه 2 آموزش و پرورش و آقاي رخشاني ( برادر دكتر محمد تقي رخشاني ) به عنوان ناحيه يك آموزش و پرورش منصوب شدند .
اما چند نکته انتقادی بر این انتصابات:
۱- انتظار می رفت که با توجه به اینکه آفای نخعی از یک قومیت خاص است در انتصابات نگاه قومیتی نداشته باشد ، اما ترکیب انتصابات نشان میدهد که فعلااز ۷ معاونت ۵ تا با انضمام دو رییس نواحی یک و دو آموزش و پرورش زاهدان از همین قومیت خاص هستند .جالب است که در تمام این انتصابات شهرستانیها هیچ جایگاهی را نیافتند .
۲- اگر اداره کل را محل حضور نیروهای توسعه گرا و تکنوکرات بدانیم ، بسیاری از این انتصابات فاقد این خصیصه مهم هستند .مثلا مدير منصوب شده به عنوان معاونت پشتيباني ، دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی بوده است كه به یک معاونت مهم منصوب شده است . عمده انتصابهاي صورت گرفته دیگر نيز از این قاعده مستثنی نیستند.
۳- قرار بود این دولت محل تغییر باشد اما برخی از انتصابها شائبه تاثیر گزاری جناح تندرو و نماینده تندرو استان را در ذهن زنده می کند.
۴- دوستان عزیز در مورد انتصاب سرکار خانم برهانزهی که به گواهی بسیاری از زنان شایسته استان است زیاد ذوق زده نشوند ، زیرا این انتصاب عوامفریبانه بوده و اگر آنرا در کلیت انتصابها بنگریم ، مشخص می شود که مدیری فاقد قدرت و اختیار مد نظر بوده است. هر چند من به شخصه از انتصاب یک خانم بلوج بی نهایت خرسندم اما نه یک انتصاب عوامفریبانه و در یک کلیت بزرگتر « بدون قدرت تاثیر گزاری » .
5- متاسفانه سالهاست كه بدليل ندانم كاري و احساسات شديد قوم گرايي عده اي كاسب ، همزيستي مسالمت آميز اقوام و مذاهب خدشه دار شده است. فاصله اجتماعي شدت گرفته و تضادها و واگرايي جانشين همگرايي و همبستگي مردم استان شده است .
اين كاسبان جولانگاه مناسب خود را در شكافهاي قومي و مذهبي يافتند و با نگاه قومیتی و مذهبی ، ايستايي و ركود را در استاني كه بشدت به توسعه نياز دارد ؛ رقم زدند . اين نگاه چندين دهه است كه بوده و متاسفانه بر خلاف اميدها ، ادامه دارد . آموزش و پرورش از اولين حوزه هايي بود كه انتظار مي رفت كه كليد « تدبير و اميد » دولت يازدهم در آن به گردش در بيايد و اين قفل سنگي را با اصلاح و تغيير بگشايد . قفلي كه به نظر مي رسد همچنان نا گشوده مانده است و كليد خود را طلب مي كند نه اين اين كليدهاي تقلبي را.......
باز نشر شده از وبلاگ مرز ارتباط